کد مطلب:137443 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

مقام اهل بیت
ابن سعد همراه سپاهیانش، ظهر روز یازدهم محرم، در حالی كه زنان، دختران و كنیزان امام حسین علیه السلام و بعضی از زنان اصحاب كه مردان آنها در ركاب حسین علیه السلام شهید شده بودند، حركت كرد. تعداد اسیران این گونه بود: ده نفر زن، امام زین العابدین علیه السلام و پسرش امام باقر علیه السلام كه در آن زمان چهار سال و چند ماه داشت، و سه نفر از فرزندان امام حسن علیه السلام به نامهای: حسن مثنی، زید و، و عمرو.


بانوان اسیر از سپاه عمر سعد خواستند كه آنها را از قتلگاه عبور دهند؛ وقتی چشم آنها به بدن مطهر امام حسین علیه السلام افتاد، ناله و گریه شدیدی سر دادند، به صورتشان لطمه زدند، و حال امام سجاد علیه السلام منقلب شد به طوری كه نزدیك بود مرغ روح از تن او پرواز كند.

لذا حضرت زینب علیهاالسلام رو به آن حضرت كرد و گفت: «ای برادر زاده! تو را چه شده كه با جان خود بازی می كنی! ای یادگار جد و پدر و برادرم... به زودی زمین كربلا به واسطه ی قبر پدرت سید الشهدا علیه السلام صاحب علامت و آثاری خواهد شد كه هزاران سال از مرور روزها و شبها محو و نابود نخواهد شد، و هر قدر هم كه حكام جور و ستمگران روزگار و اهل بیداد و ضلالت درصدد اضمحلال آن برآیند، عظمت صاحب قبر، و جلالت و علو مقام و منزلت آن بیشتر، و شوكت و بزرگواری و مجد و رفعت و تأثر روح قوی و عظمت شخصیت آن زیاد خواهد شد».

زمانی كه امام علیه السلام برای پدرش رقت قلب پیدا كرد، شبیه حالت پیغمبر اكرم صلی الله علیه و اله بود هنگامی كه بر مرگ پسرش ابراهیم گریه كرد، به طوری كه یكی از اصحاب عرض كرد:ای رسول خدا! چرا گریه می كنی؟ فرمود: این مهربانی را خدا در قلب فرزندان آدم قرار داده است. همانا خدا به بندگانی كه رحمت می ورزند و مهربانند، مهربان است. پس چشم اشك می ریزد و دل محزون است، اما جز به آنچه خدا خشنود است لب نمی گشاید.

خاندان رسول اكرم صلی الله علیه و اله خاندان نبوت و رحمت هستند، و از روی رحمت محزون و از باب مهربانی و رقت، می گریند؛ اما آنچه كه باعث


خشم و سخط خداست نمی گویند، بلكه به قضای الهی راضی و نسبت به مشیت و اراده ی او تسلیم می باشند.

در یكی از مناجات های امام سجاد علیه السلام آمده است: «پروردگارا! آنچه را از حكم تو دشوار می پنداریم بر ما آسان كن، و گردن نهادن به آنچه از مشیت تو بر ما وارد آوردی را به ما ملهم ساز، تا تأخیر آنچه را تعجیل فرمودی و تعجیل آنچه را به تأخیر افكندی دوست نداریم، و آنچه محبوب تو است، ناپسند ندانیم، و آنچه تو نمی پسندی برنگزینیم. و كار ما را به آنچه فرجامش پسندیده تر و مآلش بهتر است پایان بخش». [1] .

بنابراین، زینب علیهاالسلام به این حسن عاقبت و راه با عظمت خوشحال بود، و در نتیجه، مشكلات اسارت را فراموش كرد.

و نیز می دانیم كه قریش پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله را تكذیب كرده و آن بزرگوار را مورد آزار و اذیب قرار می دادند. به هر وسیله ی ممكن جلوی تبلیغ او را می گرفتند، گاهی به عنوان استهزا، سنگریزه به طرف آن حضرت می ریختند، گاه خار و هیزم بر سر راهش قرار می دادند تا پای مباركش آزار ببیند، به وقت نماز خواندن، او را آزار می دادند؛ یارانش را تا سر حد مرگ شكنجه می دادند، و این در حالی بود كه پیامبر صلی الله علیه و اله نمی توانست از خود و یارانش دفاع كند. با این همه، به یاران دین خدا می فرمود: «به زودی شما سرزمین اشراف و گردنكشان را صاحب خواهید شد و مال و ثروت آنها به دست شما می افتند و...»


بانوی قهرمان كربلا، در حالی كه اسیر بود، و مردانش با بدن های بی سر روی زمین افتاده بودند، گفت: آینده و عظمت، از آن ما و مردان ما است، آثار ما جاوید و زنده خواهد بود، آرامگاه های ما شكوه و جلالت پیدا می كند، و دوستی ها و دلها مخصوص ما خواهد بود.

او یزید را در حالی كه بر تخت خود نشسته بود و خود نیز به عنوان یك اسیر در مقابلش ایستاده بود، به این حقیقت متوجه نمود كه: «مكر خود را به كار گیر، و كوشش خود را انجام ده، ولی به خدا سوگند، نمی توانی یاد ما را از میان مردم محو و نابود كنی، و نور وحی را نمی توانی از بین ببری».

پیش گویی زینب علیهاالسلام درست درآمد: پیروان و دوستدارانشان میلیون ها نفر شدند، تعالیم آنها، صدها سال در مجامع علمی - فرهنگی و مدارس و دانشگاه ها تدریس شده و می شود، و فضایل و مناقب آنها، شب و روز در بالای منبرها گفته می شود، و قبرهای آنها مانند پرچم های بالای كوهها است، از دوردست ترین نقاط جهان مردم برای زیارت آنها می شتابند.

آری، اگر همه ی انس و جن با بنی امیه و بنی عباس همدست شوند، نمی توانند یاد و ذكر اهل بیت علیهم السلام، را از صفحه ی زندگی مسلمانان محو كنند؛ مگر زمانی كه نور الهی و اسم شریف محمد بن عبدالله صلی الله علیه و اله را محو كنند! و مسلم است كه خداوند هم نور خود را به وسیله ی محمد صلی الله علیه و اله و اهل بیتش به كمال و تمام می رساند و هیچ گاه این نور خاموش نمی شود، اگر چه مشركان نخواهند.



[1] دعاي سي و سوم صحيفه ي سجاديه.